Thursday, 7 October 2021

کمپ شهر Suhl در آلمان

بعد از دو روز گشت و گذار تو هامبورگ فریدون برگشت سوئد و من هم رفتم اداره مهاجرت خودم رو معرفی کردم، بعد از ده سال و هشت ماه و بیست و سه روز زندگی در سوئد باید تو یه کشور جدید ثبت نام کنم و این یعنی دوباره از صفر شروع کردن و روز از نو و روزی از نو. چون ساعت اداری تموم شده بود باید شب رو اونجا می‌خوابیدم تا فردا صبح ثبت نام کنم و در سیستم آلمان رجیستر بشم، مثل زندانیها یه کارتن بهم دادن که توش مسواک حوله خمیر دندان خمیر ریش تیغ ریش تراشی قاشق چنگال و لیوان پلاستیکی ملافه و بالش و البته ماسک بود. یک اتاق دادن که تنها من توش بودم. شب رو اونجا خوابیده نخوابیده صبح زود رفتم تو سالن رجیستر و سه چهار ساعتی اونجا معطل شدم تا کارهای ثبت نام انجام شد. خودم دوست داشتم که تو هامبورگ بمونم اما گفتند کامپیوتر مشخص می‌کنه که کدوم شهر بیوفتیم، و من افتادم شهر (زول Suhl) ایالت تورینگن در مرکز آلمان که چهارصدوهشتاد کیلومتر با هامبورگ فاصله داره. ساعت حدود شش بعد از ظهر راه افتادم و نم نم رفتم سمت شهر زول، تجربه رانندگی در آلمان واقعا شگفت انگیز بود، فقط توی آلمان میشه لذت رانندگی رو حس کرد. به هیچ‌وجه توی خیابان‌های شهر سرعت‌گیر ندارند، انگار سرعت‌گیر گذاشتن ممنوعه! رفتم تو شهر یه کم خرید کردم یه چیزی خوردم و فلاسک رو آب جوش کردم و راه افتادم، تازه اینجا بود که به لذت رانندگی رسیدم تمام اتوبان‌ها سه یا چهار باند بزرگ از هر طرف، با هر سرعتی که دلت میخواد برو. من ماشینم سنگین بود و کنترل سرعت رو گذاشته بودم روی صدوبیست تا و فکر میکردم که تند میرم، یه دفعه یه ماشین میومد مثل گلوله با دویست و هفتاد تا سرعت ازم سبقت می‌گرفت و می‌رفت... ساعت سه صبح رسیدم شهر زول، ماشین رو یه جا پارک کردم و تو ماشین خوابیدم تا ساعت نه صبح، نه صبح رفتم کمپ و خودمو معرفی کردم. کمپ اینجا خیلی درب و داغونه، نه قفلی نه در و پیکر درست حسابی، هر شب هم این اعراب عزیز دعوا و داد و بیداد و پلیس بازی دارند، غذاشون هم که واقعا افتضاحه. باید یک ماه اینجا بمونم تا بعدش که تقسیم میکنند و میفرستند سر آدرس دائمی. اما در این مدت هر چه بیشتر به آلمان دقت می‌کنم تازه میفهمم که هیتلر چه زیرساخت‌های بزرگی برای آلمان فراهم کرده و تو این زمینه یه رضا شاه بوده برای آلمان.

No comments:

Post a Comment