Sunday, 3 April 2022

تولدت مبارک

آدمهایی که تو یه مقطع خاص اتفاق ناگواری براشون پیش اومده و رنج بزرگی دیدن میدونن که از همونجا به بعد نوع خندیدنشون تا ابد تغییر میکنه، ممکنه هیچوقت دیگه نتونن مثل قبل قهقهه بزنن و ناخودآگاه تا آخر عمر ولوم صدای خندیدن‌شون کمتر میشه. بعضی از این اتفاقات آنچنان روح و روانت رو درگیر میکنه که می‌تونه ازت یه آدم کاملا متفاوت بسازه، افسرده، خجالتی، کم‌حرف، منزوی، دل‌نازک، شکاک، بی اعتماد و شاید سنگ‌دل، ممکنه دیگه هیچوقت تو زندگی عاشق نشی یا نتونی کسی رو مثل قبل دوست داشته باشی... اما با همه این دگرگونی‌ها در اوج درد و رنج و غم همچنان ته دلت امیدواره، گاهی نمی‌دونیم این امید در کجای جسم یا روح و روان خسته ما وجود داره و منکرش میشیم، اما امید تو سلولهای خاکستری مغز و موی‌رگهای قلب ما وجود داره، هرچند شعله‌هاش هیچ نوری رو پدیدار نمیکنه اما آتش زیر خاکستره. برای من همیشه امید به زندگی در موجودیت نگین بوده، دخترم که از نه سالگی ندیدمش و الان ۲۳سالشه. بارها در دوران تنهایی و بیماری و درد تصمیم گرفتم که خودمو از اینهمه رنج و عذاب خلاص کنم، اما اسم نگین مانع این افکار میشد. توی این دوازده سال بعضی وقتها از دیدن دوباره و تو بغل گرفتنش ناامید شدم، اما همینکه باز صداشو می‌شنوم و تصویرش رو میبینم امیدی تازه در من جون میگیره.... دیروز تولد نگین بود و من هنوز هم هزاران کیلومتر ازش دورم، تولدت مبارک دخترم و به امید دیدار 💃💃💃♥️💐🎂🎉💝💃💃

No comments:

Post a Comment